ترجمه و تلخیص: مرتضی ضیغمی- دکتری علوم تربیتی-مدیریت آموزشی
چکیده:
از زمان تأسیس اتحادیه اروپا، هدف از افزایش تعداد اعضا، ایجاد همکاری میان اعضای آن است. اتحادیه اروپا دارای ویژگی های اقتصادی خویش را در برخی از مناطق مانند کشاورزی، سیاست های اجتماعی و اقتصاد متمرکز کرده است. به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی خویش، آموزش و پرورش به عنوان ابزار مورد توجه قرار گرفته است. در حوزه آموزش، ابتکارات همکاری آموزش و پرورش اتحادیه اروپا مطابق با اهداف اقتصادی جامعه انجام شده است. پس از جنگ دوم، دانش، تحولات تکنولوژی های ارتباطی و واقعیت جهانی شدن، نقش مهمی در رویکرد آموزش اتحادیه اروپا ایفا کرده است. با توجه به انتظارات در حال رشد از افراد، انتظار می رود که اتحادیه اروپا مجبور به توسعه سیاست های آموزشی با کیفیت و کارآمد باشد. آموزش و پرورش یکی از اساسی ترین حقوق افراد است. بنابراین همه کشورهای عضو نیاز به افزایش کیفیت آموزش خود را درک کرده و دسترسی به آموزش در تمام مراحل زندگی را توسعه می دهند. واضح است که یادگیری در سراسر طول زندگی به عنوان پایه در استراتژی آموزشی اتحادیه اروپا تبدیل شده است. این مفهوم شامل تمام مراحل و اشکال تحصیلی است و علاوه بر آن آنها را هم ترکیب می کند. هدف از این مطالعه، تمرکز بر سیاست آموزشی اتحادیه اروپا است که هدف آن حفظ همکاری و ادغام در میان اعضای اتحادیه در چارچوب ارزش های فرهنگ مشترک است. همچنین با این مطالعه تاکید بر دیدگاه تاریخی برنامه های آموزش اتحادیه اروپا بوده است.
1. شکل گیری سیاست آموزشی و روند توسعه تاریخی اتحادیه اروپا
اتحادیۀ اروپا توسط اتحادیه های اقتصادی شش رهبر اروپایی (آلمان، فرانسه، ایتالیا، بلژیک، هلند و لوکزامبورگ) پس از جنگ جهانی دوم برای ایجاد اتحادیه اقتصادی میان آنها تاسیس شد (فونتاین، 2007). سیاست آموزشی اتحادیه اروپا عمدتا با هدف اجرای تعهدات بازار داخلی بسته به توجیه اقتصادی است (بس گل، 2013). اتحادیه اروپا با اهمیت دادن به یکپارچگی فرهنگی و اجتماعی برای دستیابی به هدف یکپارچگی سیاسی و فرهنگی با اهمیت سیاست های آموزشی تشکیل گردید(بس گل، 2013). در این مرحله، سیاست آموزشی اتحادیه اروپا از عوامل اجتماعی و اقتصادی متبلور شد، و آن را به عنوان یک ابزار برای تحقق خواسته های برابری و عدالت در جامعه برای تحقق عدالت اجتماعی و کمک به رشد اقتصادی در نظر گرفته شد(فونتاین، 2007). اتحادیه اروپا فعالیت سیاست آموزشی خود را به عنوان یک منطقه ملی و هدف برای تسهیل برنامه های کاربردی دیگر فعالیت های اجتماعی با توجه به سیاست های آموزشی خود در همان زمان می بیند. از یک طرف، در حالی که هماهنگی میان شهروندان اتحادیه را با حمایت از آموزش و تعلیم و تعامل دانش آموزان و معلمان خارجی و تقویت ادغام اتحادیه اروپا تثبیت می کند، از طرف دیگر به طور موفقیت آمیز برای اعمال سیاست هایی مانند جامعه، بیکاری، تحقیقات، توسعه تکنولوژیکی، محیط زیست و غیره برنامه ریزی می نماید(هوروات، 2007).
هویت های فرهنگی، تاریخی و سیاسی در نظام های آموزشی بیست و هشت عضو اتحادیه اروپا، اختلاف نظر دارند (کهتر، 2004). علیرغم تفاوت بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا، آموزش و پرورش به عنوان یک مزیت برای کشورها از منظرتجربیات، خود را به جلو می برد، دانش به عنوان یک مزیت از لحاظ توسعه دیدگاه های جدید از طریق تجارب و نوآوری ها مورد تبادل قرار می گیرد (کهتر، 2004). بدین معنی که اختلافات خود را از هر کشور عضو برای به دست آوردن ایده های جدید در اتحادیه برای ارتقاء سیستم آموزش و پرورش به سطح بهتر پذیرفته شده است. اتحادیه اروپا به این ترتیب سعی نمی کند سیستم آموزش خود را استاندارد سازی کند و این تفاوت ها را در نظام آموزشی آن نادیده بگیرد و یک سیاست آموزشی منحصر به فرد را اصلاح کند. هماهنگ سازی سیستم های آموزشی بیشتر از یکپارچگی با توجه به آینده اتحادیه در این مورد قابل توجه است. رویکرد اساسی اتحادیه در زمینه آموزش و پرورش، تنظیم نظام آموزش و پرورش کشورهای عضو بدون تناقض است(توزکو، 2006). راه به حداقل رساندن موقعیت منفی که می تواند از تفاوت های فعلی پدید آید، توسعه سیاست هایی است که با همکاری با کشورهای عضو اتحادیه اروپا در زمینه آموزش و پرورش (چارلی و کراشه، 2005) همکاری می کنند.
علیرغم اتحادیه اروپا که در کشورهای عضو، از سیستم های ملی خود در آموزش عمومی استفاده می کند، سیاست هایی مانند گسترش آموزش حرفه ای، ایجاد یک سیاست مشترک در آموزش حرفه ای، انتقال از مدل های عمودی آموزش به مدل های افقی آموزش و پرورش، و آموزش دو زبان خارجی حداقل قبل از تکمیل تحصیلات اجباری به عنوان شرایط غیر شرعی پذیرفته شده اند (اسلان، 2010).
دوره تاریخی سیاست های آموزشی اتحادیه اروپا در دوره های مختلف توسط نویسندگان مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است. ما قصد داریم آن را در سه مرحله بررسی کنیم:
1-1 راهبرد یک سیاست مشترک (1957-1985)
اولین ارزیابی رسمی در مورد سیاست های آموزشی اتحادیه اروپا در ماده 128 معاهده رم در سال 1957 صورت گرفت. در پیمان رم، با تاکید بر اهمیت آموزش حرفه ای برای جنبش های آزاد خدمات و افراد، پیشنهاد شد که نوسترآیی دیپلم های خارج از کشور برای ارتقاء حرکات آزاد و آموزش زبان خارجی (بس گل، 2013). با این حال، این ارزیابی ها نمی توانستند فراتر از این ایده که در مورد تأکید بر اهمیت آموزش و پرورش می توانستند مشارکت را توسعه دهند (دومان، 2002).
عوامل سیاسی و اقتصادی اتحادیه اقتصادی اروپا (EEC) که از دهه 1960 تأسیس شد، ضرورت همکاری در سایر زمینه ها را نیز داشته است. با این حال، جامعه شناسان پیش بینی کردند که هماهنگ سازی منطقه آموزشی و بحث در منظر چندین جامعه مهم تلقی می شود، فرانسه در نخست، دفاع از آن را پشتیبانی کرد، که سیستم های آموزشی نیز باید در سیستم های ملی مورد توجه قرار گیرد. در نتیجه این دوگانگی، سیاست آموزشی تحت همکاری بین دولتهای خارج از جامعه (پالاری رت، 1994) ادامه یافت.
تصمیم کمیسیون در سال 1974 برای آموزش حرفه ای پایه و اساس سیستم آموزش حرفه ای بود. با توجه به این تصمیم، آموزش، اولویت سیستم ملی بود و سپس به اتفاق نظر در مورد ایجاد یک کمیته متشکل از نمایندگان کشورهای عضو برای هماهنگ کردن سیستم های ملی کشورهای عضو در فرآیند ادغام، به جای استاندارد سازی و هماهنگ کردن برنامه های آموزشی بود (کارامن، 2013). با تأثیر این تحولات، اولین تصمیم "برنامه آموزشی-تربیتی" توسط کمیسیون اتحادیه اروپا در سال 1976 تصویب شد. در این برنامه عملی، هدف اصلی این بود که تسهیل انتقال جوانان از آموزش به زندگی تجاری ، بهبود فرصت های آموزشی کارکنان مهاجر، توسعه آموزش زبان و همکاری در آموزش عالی (کارلوک، 2005) پیش بینی گردید. در راه انجام این اهداف، اهمیت تأمین آموزش، شروع به افزایش می کند، زیرا هر دو سیاستمداران آموزش را به عنوان ابزاری برای شکل گیری شهروندی اروپایی می دیدند و اتحادیه در این دوره با بی اعتمادی اقتصادی نیزمواجه شد(ارتل، 2003).
در نتيجه، تلاشهاي اين دوره تنها با اظهارات نظري محدود شد، زيرا هر دو معاهده هاي اساسي هيچ اقتدار آزادي در سياستهاي آموزشي نداشتند، كشورهاي عضو، نظام آموزشي را به عنوان مسئله ملي خود در نظر گرفتند و مي خواستند آن را در حوزه هاي خود نگهداري كنند. اظهار نظر در مورد آموزش و پرورش به عنوان یک ابزار در راه رسیدن به اهداف اقتصادی به طور موازی با پیوست این دوره دیده می شود. مشکلات بیکاری و بحران اقتصادی در آن زمان منجر به تمرکز بیشتر بر آموزش فنی-حرفه ای شد. با توجه به سیاست های آموزشی آموزش عالی، هیچ بیانیه ای یا اطلاعاتی وجود نداشت.
1-2 تضعیف محدودیت های قانونی و سیاسی (1985-2000)
در دوره 1985-2000، آموزش عالی به عنوان بخشی از سیاست های آموزشی یاد شد. این سیاست های آموزشی در آموزش عالی در زمینه مداخله کمیسیون اتحادیه اروپا قرار گرفت، زیرا آموزش فنی-حرفه ای به عنوان یک مرحله آماده سازی برای زندگی حرفه ای در نظر گرفته می شود. ابتکارات سیاسی در زمینه تحصیلات عالی به نحوی به شکل قانونی به دست می آید (کلیک، 1998، لان بای).
یک نقطه عطف برجسته در مورد آموزش در تاریخ جامعه توسط قانون تک اروپا (1986)، که به تکمیل یک بازار داخلی اروپامنجر گردید، به دست آمد. اتخاذ بازار واحد، یعنی حرکت آزاد کالا، اشخاص، سرمایه و خدمات، پذیرش وابستگی به منابع انسانی جامعه و توسعه مهارت های این افراد بود. به این ترتیب، آموزش و پرورش به اولویت های جدید به اعضای جامعه تبدیل شد. پس از این توسعه، کشورهای عضو شروع به توسعه فرصت های آموزشی برای ایجاد یک بازار واحد و تبادل دانش آموزان و استادان در سال 1987 توسط برنامه های اتحادیه اروپا مانند برنامه اراسموس نمدند(کمسیون اروپا، 1985). برخی از تغییرات پیش بینی شده توسط اتحادیه اروپا برای سیستم های آموزش عالی در اعلامیه سوربن، که در سال 1998 پذیرفته شد،نیز به تصویب رسید. بر اساس بیانیه، هدف آن بود که مبادلات بین المللی دانشجویان، معلمان و آکادمی ها را حفظ شود، همکاری ملی و بین المللی را به طور فزاینده ای ادامه یابد.
در نتیجه، این بار یک دوره زمانی بود، زمانی که معاهده های سیاست های آموزشی بعنوان یک بعد قانونی بیشتر جداگانه و تاسیس بیش از دوره قبلی ذکر شد. آموزش در این دوره شروع به استفاده بیشتر در راه تحقق اهداف اتحادیه شده است. برای محدوده و محتوای آموزش و پرورش حرفه ای، که بر آموزش تأثیر قابل توجهی داشت، بعضی از مراحل که بنیادی تر بودند، تصمیماتی اخذ شد. "بعد ابعاد" و "اروپایی آگاهانه" در میان فلسفه های اصلی جامعه، علاوه بر آن، به اهمیت تبدیل شده است.
1-3 دوره تثبیت پس از سال 2000
تحولات در زمینه آموزش و پرورش تا پایان سالهای 1990 افزایش یافت. در استراتژی لیسبون، که نقطه عطف برای آموزش اتحادیه اروپا بود، هدف قرار دادن اقتصاد اتحادیه اروپا در یک کشور رقابتی، مبتنی بر دانش و زندگی در یک ظرفیت پایدار رشد بود. علاوه بر این، مشخص شد که فرهنگ مشترکی که در فرآیند بزرگ شدن اتحادیه اروپا قدرتمند است و تنوع در زبان نیازمند همکاری در آموزش و پرورش است (توزکو، 2006). با این استراتژی، آن را به عنوان یک هدف اساسی برای آوردن اروپا در یک اقتصاد پویا، رقابتی و مبتنی بر دانش تا سال 2010 ثابت شده است. برای رسیدن به این هدف بنیادین، اتحادیه اروپا تلاش کرد تا برخی از امکانات آموزشی را در زمینه آموزش، آموزش حرفه ای و آموزش مادام العمر برای همه شهروندان به نفع، پس از اتحادیه اروپا دیدگاه "آموزش 2010" را برای رسیدن به این هدف نشان داد(تپاو، 2006).
اتحادیه اروپا تلاش می کند تا با برنامه های آموزشی خود سیاست های آموزشی خود را انجام دهد. این برنامه ها، برنامه ریزی برای توسعه همکاری های شرکتی و شخصی بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. هنگامی که ما آن را بیان در یک چشم انداز کلی، می بینیم که اهدای برنامه های آموزشی برای ارائه پشتیبانی به سمت فعالیت ها و پروژه در آموزش و پرورش و جوانان برای مردم اروپا انجام شود، شخصا تأثیرگذارند و به کار گیرند. با این برنامه ها، در حالی که افراد اعتماد به نفس خود را در مسئولیت هایی که دارند، افزایش می دهند، از سوی دیگر، خود را به عنوان شهروند تثبیت می کنند. این امکان برای به اشتراک گذاشتن تجارب مختلف با افراد فرهنگی مختلف است که به برنامه های درسی فهم و همکاری جلوه می دهد. در این راه، توسعه و ادغام از اهداف اتحادیه اروپا، که تلاش می کند برای رسیدن به سیاست های آموزشی، افرادی که شرکت در خویش و اروپا فعالیت برنامه انجام می هد. کارآیی و پایداری برنامه های آموزشی در نظر گرفته شده است تا آموزش هایی که در هر مرحله زندگی و در استراتژی به نام «یادگیری درازمدت» ارائه شده است را فراهم کند.
اولین برنامه آموزشی اتحادیه اروپا برنامه "کمیت" است که در سال 1987 تصویب شد. این برنامه برای تشویق مشاوره و ارتباط بین صنعت و دانشگاه در اتحادیه اروپا طراحی شده است. و در مورد برنامه اراسموس، که به دنبال این سیاست است، هر دو ترویج می شود.
2-1 سقراط (1995-2006)
اتحادیه اروپا فعالیت های آموزشی خود را برای سال های طولانی تحت برنامه "سقراط" به عنوان برنامه عمومی اتحادیه اروپا با این ایده که آموزش و پرورش یک عامل بسیار مهم در آینده اروپا بود انجام داد(کهتیر، 2004). دوره اول برنامه سقراط در فاصله سال های 1995 تا 1999 به مدت پنج سال انجام شد. مجموع بودجه برای اولین دوره برنامه سقراط در سالهای 1995-1999 ، 933 میلیون یورو بود (کمیسیون اروپا، 2001).
هنگامی که در چارچوب کلی این برنامه ها قرار گرفتند، می بینیم که تقریبا در تمام مقاطع تحصیلی به مزایای جوانان و بزرگسالان باز می شود. بودجه تحرک و تعداد افرادی که به آنها کمک می کند ممکن است به عنوان موفقیت برنامه مشخص می شود. به عنوان یک واقعیت، تجربه فرهنگ های مختلف و سیستم های آموزشی به طور متقابل به لطف تحرک، فرصت قابل توجهی است برای کمک به توسعه فرد و اجتماع است.
2-2 برنامه یادگیری درازمدت (2007-2013)
در این برنامه که از سال 2007 آغاز شده است، هدف آن، توسعه اقتصادی پایدار، کارهای بیشتر و بهتر و توسعه خود به عنوان یک جامعه اطلاعاتی برای یادگیری مادام العمر است. این شامل انجام مطالعات برای تبادل و همکاری برای ارائه کیفیت در تحکیم به عنوان نقطه مرجع مهم است. این برنامه از فعالیت کشورهای عضو حمایت می کند و از تفاوت های آنها در سیستم های آموزشی احتراز می کند. این برنامه، که سال های بین سال های 2007 تا 2013 را پوشش می دهد و حدود 3 میلیارد یورو هزینه دارد، شامل 27 عضو اتحادیه اروپا با لیختن اشتاین، ایسلند و نروژ است. برنامه یادگیری مادام العمر،که هدف آن ایجاد یکپارچگی اجتماعی، ارائه فرصت های بهتر کسب و کار و تشکیل یک جامعه اطلاعاتی تحت سقف اتحادیه اروپا است(توی گور، 2012). زیر فعالیت های این برنامه عبارتند از برنامه های آموزش عالی، آموزش مدرسه، لئوناردو داوینچی (آموزش حرفه ای) و آموزش بزرگسالان (وب سایت آژانس ملی ترکیه، 2006). این برنامه ها بر روی برنامه سقراط پای گذاری شده است. همانطور که دامنه و اهداف مشابهی دارد، هدف آن توسعه برنامه در بهره مندی از تجربیات و رسیدن به یک توده وسیع است. هنگامی که ما به یک برنامه کلی نگاه می کنیم، می بینیم که هزاران نفر از این برنامه سود می برند و به تحولات فردی و اجتماعی کمک می کنند. با این وجود، می توان از آن انتقاد کرد زیرا فعالیت های فراوانی به نام یادگیری مادام العمر وجود دارد، هر یک از آنها دارای روال های جداگانه ای است و افراد در دسترسی به آن مشکل دارند. افزون بر این، به این دلیل است که کمک های متفرقه از کشور به کشور، مشارکت کنندگان این برنامه را ناکافی می بینند. در این مرحله، اتحادیه اروپا باید به کاهش مشکلات این برنامه ها کمک کند و برنامه ها را ساده تر و انعطاف پذیرتر کند.
2-3 برنامه اراسموس پلاس(2014-2020)
برنامه اراسموس پلاس یک برنامه آموزشی اتحادیه اروپا است که قرار است بین سال های 2014 تا 2020 برگزار شود و جایگزین برنامه های یادگیری درسی و برنامه های جوانان شود. با این برنامه، ابتدا فرصت بهره وام کم بهره (12.000-18.000 یورو) برای دانش آموزانی که مایل به تحصیل در اروپا برای تحصیل در رشته کارشناسی ارشد خود می شوند، داده می شود. به ویژه، اهمیت کارفرمایان به مدرک کارشناسی ارشد به یک عامل مهم برای اتحادیه اروپا تبدیل شده است تا اقدامات در این زمینه انجام شود(Euroaktif، 2013).
برنامه اراسموس پلاس از برنامه هایی که در دوره های گذشته استفاده می شود متفاوت است، زیرا انعطاف پذیرتر و قابل دسترس تر از مابقی برنامه هاست. در سال های آتی دیده خواهد شد تا چه اندازه انعطاف پذیری و قابلیت دسترسی در عمل رخ می دهد. با این وجود، غلبه بر مشکلات در دوره های قبلی، باروری و بهره وری این برنامه را افزایش می دهد که اعمال خواهد شد.
نتیجه گیری و پیشنهادات:
تغییرات اجتماعی و اقتصادی با جهانی شدن و اهداف اقتصادی و سیاسی که از زمان تأسیس اتحادیه اروپا به وجود آمده است، الزام آور اتحادیه اروپا برای همکاری با کشورهای عضو نیز در زمینه آموزش و پرورش و توسعه سیاست ها در این زمینه است. مطالعات اتحادیه اروپا در حوزه آموزش و پرورش در قلب اقتصاد رخ می دهد و این رویکرد مورد انتقاد قرار می گیرد، زیرا در عمل تغییری وجود ندارد و در حالی که تفسیر متفاوتی در فرآیند توسعه وجود دارد. بدین ترتیب، ایده های مربوط به سیاست های آموزش فنی-حرفه ای معمولا هنگامی مطرح می شود که سیاست های آموزشی اتحادیه اروپا مطرح می شود، آموزش به مسئله بیکاری به عنوان یک راه حل معرفی می شود، و از افراد باهوش مقاوم تر در مبارزه با بحران اقتصادی حمایت می کنند. انتقاد از سبک های مختلف فرهنگ، زبان، اعتقاد و زندگی، که اتحادیه اروپا دارد، که انواع سیستم های آموزشی را با آن به ارمغان می آورد. با این حال، اتحادیه اروپا تلاش می کند تا سیاست های آموزشی خود را در راستای این تفاوت ها گسترش دهد. در این مرحله، این تنوع به عنوان یک مزیت در نظر گرفته شده است، به ویژه هنگامی که در آموزش عمومی مورد توجه قرار می گیرد، و اتحادیه اروپا به جای تلاش برای ایجاد یک سیاست آموزشی یکپارچه، فرصتی برای بهره گیری از انواع فرهنگ، زبان، اعتقاد و زندگی فراهم می کند. با این وجود، هدف اصلی آموزش فنی-حرفه ای، افزایش همکاری و هماهنگی است. دلیل اهمیت توجه به سیاست های آموزشی توسط اتحادیه اروپا، مربوط به مشکلات اقتصادی، بحران اقتصادی و بیکاری است. در این زمینه، اتحادیه اروپا تلاش می کند تا تعداد افرادی را که شروع به تحصیل در آموزش عالی می کنند، افزایش دهند، زیرا اتحادیه اروپا معتقد است که فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی، برای مبارزه با بحران اقتصادی مقاوم تر هستند و برای یافتن شغل مناسب تر هستند. هنگامی که ما به برنامه های آموزشی اتحادیه اروپا به طور کلی نگاه می کنیم، می توانیم بگوییم برخی از کمبودها در عمل وجود دارد، علی رغم اینکه تعداد افرادی که از برنامه استفاده می کنند نشان می دهد که، مردم در این برنامه موفق هستند. علاوه بر این، چون برنامه های زیادی در یک برنامه واحد وجود دارد، و نیز هر کدام یک فرایند پیچیده کاربردی دارد، دسترسی افراد به برنامه مشکل می شود. ناکافی بودن بودجه برای افراد ذینفع، به عنوان یک مشکل دیگر به نظر می رسد. به همین دلیل، بودجه برای برنامه ها باید افزایش یابد و حمایت کافی انجام شود. در حالی که شرایط اقتصادی امروز اتحادیه اروپا اجازه نمی دهد و اتحادیه اروپا احتمالا نمی خواهد این تسهیلات را برای بهره مند کنندگان ایجاد کند. با این وجود، با حل این مشکلات و افزایش اثربخشی و کارایی برنامه های آموزشی در سیاست های خاص و آموزشی، می توان به اهداف مورد نظر رسید.
منبع:
بی.سیلوک، (2015)مقاله«سیاست آموزشی اتحادیه اروپا»دانشگاه کالیفرنیا، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشجوی دکتری.